۸.۶.۸۹
یه خدا قوت به همه ی ضیافتی ها
۷.۶.۸۹
لیله القدر
شب قدر است و من قدری ندارم
خدایا توشه ی قبری ندارم
مبادا! لیله القدرت سرآید
گنه بر ناله ام افزونتر آید
مبادا ماه تو پایان پذیرد
ولیکن بنده ات سامان نگیرد
سلام خدمت تموم دوستان.
طاعات و عبادات همگی قبول درگاه حق.
امشب هرکسی توفیق عبادت و بندگی رو پیدا کرد بقیه یادش نره و واسه همه دعا کنه.
امیدوارم مثله همیشه خوب , خوش و سرحال باشین .
التماس دعا...
۶.۶.۸۹
کمر بند
تولدم مبارک
سلام به همه بچه ها. دسستتون درد نکنه. الان ایمیلمو چک کردم دیدم چقدر ابراز محبت کردید. مرسی. من که همتونو دعوت کردم اما نمی دونم چرا هیچکدومتون نیومد. کادوهاتونو نگه دارید وقتی اومدم دانشگاه بدید. برم دیگه. کار دارم. بای بای
شب های قدر
نهج البلاغه 1
۵.۶.۸۹
نهج البلاغه
145وفرمود بسا روزه داری که از روزه گرفتنش جز تشنگی و گرسنگی سودی نبرد و بسا قیام کننده در شب که از قیامش جز شب بیداری و مشقت بهره ای نبرد چه خوبست خواب هشیاران و افطارشان 234و فرمود بهترین خصلت های زنان بدترین خصلت های مردان است کبر و ترس و بخل . پس اگر زن متکبر باشد در برابر هیچکس جز همسرش سر فرود نمی اورد و اگر بخیل باشد مال خود و شوهرش را حفظ میکند و اگر ترسو باشد از هر چیزی که حالت تعرض به او داشته باشد وحشت میکند . 235 به ان حضرت عرض کردند عاقل را برای ما توصیف کن ان حضرت فرومود عاقل کسی است که هر چیز را در محل خود قرار میدهد سپس گفته شد جاهل را برای ما تو صیف کن فرمود توصیف کردم . موافقید اگر توفیق بود در این چند روز باقی ماند ه از ماه رمضون روزی چند تااز حکمت های ان حضرت برای استفاده روی وبلاگ گذاشته بشه لطفا نظر بدید .
۴.۶.۸۹
ایرج میرزا
تصویر زنی به گچ كشیدند
ارباب عمائم این خبر را
از مخبر صادقی شنیدند
گفتند كه وا شریعتا، خلق
روی زن بی نقاب دیدند
آسیمه سر از درون مسجد
تا سردر آن سرا دویدند
این آب آورد ، آن یكی خاك
یك پیچه ز گل بر او بریدند
ناموس به باد رفتهیی را
با یك دو سه مشت گل خریدند
چون شرع نبی ازین خطر جست
رفتند و به خانه آرمیدند
غفلت شده بود و خلق و حشی
چون شیر درنده می جهیدند
بی پیچه زن گشاده رو را
پاچین عفاف می دریدند
لبهای قشنگ خوشگلش
را مانند نبات می مكیدنند
بالجمله تمام مردم شهر
در بحر گناه می تپیدند
درهای بهشت بسته می شد
مردم همه می جهنمیدند
می گشت قیامت آشكارا
یك باره به صور می دمیدند
طیر از وَكرات و وحش از جُحر
انجم ز سپهر می رمیدند
این است كه پیش خالق و خلق
طلاب علوم روسپیدند
با این علما هنوز مردم
از رونق ملک نامیدند
۳.۶.۸۹
یه سوال لطفا جواب دهید اوج داستان زیر کجاست
دل تنگ
۲.۶.۸۹
شیخ حیله گر
ویولون از جمله سازهای زهی و آرشه ای هستش که کوچکترین اونا هم به حساب میاد.
اگه دست راست باشید آرشه تو دست راست و خود ساز روی چونهی چپ قرار میگیره. اما همین رو چونه گذاشتنش واویلاست نوع قرار دادنش زاویه قرار دادنش ... بگذریم.
سیمهای ویولن از زیر به بم به ترتیب: می (سیم اول)، لا (سیم دوم)، ر (سیم سوم)، سل (سیم چهارم).
تاریخچه ویلن در اروپا به قرن ۹ میلادی باز میگردد.بسیاری معتقدند که ویلن نمونه تکمیل شده ساز رباب است. رباب سازی است که بعدها وقتی به اروپا آورده شد و تغییراتی در آن بوجود آمد به نام ربک در اروپا شهرت گرفت. برخی بر این باورند که ساز ویلن متعلق به یک امپراطوری هند در ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد بودهاست و برخی دیگر ریشه ان را در افریقا و حتی کشورهای عربی میدانند. فرمهای اولیه دارای سوراخی بودند که بر روی ساز قرار داشت اما بعدها این سوراخ از بدنه سازها حذف شدند و این ساز با چهار سیم سر اغاز ساز ویلن تکامل یافته در سالهای اینده شد. در اروپا از قرن ۱۱ به بعد ساز ویلن به صورت تکامل یافته دیده میشود.
میگن بعد ساز پیانو که مادر نامیده میشه ویولون سخت ترین ساز که میشه گفت کاملا درسته.
برای کسایی که میخوان دنبال ساز ویولون برن باید بگم سختی های زیادی داره باید تحمل کنه ولی بدونه اگه بتونه تو سطح حرفه ای بزنه دیگه رو دستش ساز نمیاد.
از بزرگان:
1-بیژن مرتضوی: از افتخارات ایران که میتونه تو سطح جهانی حرفی واسه گفتن داشته باشه کسی نیست جز مرتضوی. از 3سالگی شروع به نوازیدن ویولون کرد و تا 7 سالگی پیانو گیتار و سازهای زهی سنتی فرا گرفت. بدونید تو سن 22 سالگی تونست یه گروه موسیقی رو جمع کنه.
2-امین آقایی: از نوازندگان قدرتمند تو سطح ویولون و کمانچه که در حال حاضر مقیم اوکراین هست. 26ساله و خوب این بدونید که داداش کوچکترش تو دانشگاه خودمون باستان شناسی میخونه و اونم در حال حاضر استاد پیانو است.
واقعیتی تلخ
لطفا اینم جواب بدید
0.1.1.2.4.12
لطفا راهتونم بگید بر چه اثاثی میگید؟؟؟؟ راستی، از جایی سرچ نکنید. یه کوچولو به مغزتون فشار بیارید
جواب بدید ببینم!!!
ثروت کوروش
زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی. کورش گفت اگر
غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟ گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت. کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت
برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوششان رسانید.مردم هرچه در
توان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند ، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود.کورش رو به
کزروس کرد و گفت ، ثروت من اینجاست.اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم ، همیشه باید نگران آنها بودم . زمانی که ثروت در اختیار توست و
مردم از آن بی بهره اند مثل این می ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد.
۱.۶.۸۹
به حق چیزا ی ...
مديرعامل سازمان بازيافت و تبديل مواد شهرداري مشهد از اجراي طرح عقيم سازي گربه ها در اين شهر براي كنترل جمعيت آنان خبر داد. علي نجفي در گفت وگو با ايرنا افزود: اين طرح براي نخستين بار در كشور و به صورت آزمايشي در قالب طرح جمع آوري گربه هاي ولگرد صورت مي گيرد.مديرعامل سازمان بازيافت و تبديل مواد شهرداري مشهد، از عقيم سازي گربه ها به عنوان 'مرگ با ترحم' ياد كرد كه به گفته او، با مجوز شرعي برخي مراجع انجام مي شود.نجفي گفت: 'در گذشته به دليل معذوريت هاي مختلف شرعي نمي توانستيم اين كار را انجام دهيم، اما با پيگيري هاي متعدد و استفتاء از چندتن از مراجع تقليد، اين مجوز داده شد تا عمليات جمع آوري گربه هاي ولگرد صورت گيرد و چون معدوم سازي آنها با مشكل شرعي مواجه است، كار عقيم سازي اين حيوان با روشي بهداشتي و بدون آزار و اذيت انجام مي شود.'
تولدت مبارک سید محمد هاشمی جبلی
خدانگهدار بچه ها1/6/89
۳۱.۵.۸۹
سلام به همه می دونم ماه ماه خداست ولی میخوام یه ذره تنوع هم توش باشه اونم با گیتار اونم از نوع کلاسیکش . البته خدا زیبایی رو دوست داره و موسیقی هم واقعا زیباء .
گیتار کلاسیک : گیتار کلاسیک یه ساز زهی که درسته قدمتش به ساز های اصیل ایرانی نمیرسه ولی واقعا یه ساز جوون پسند و معرکست. گیتار از جمله سازهایی که میشه باهاش تک نوازی کرد اگه صدا خوبی هم داشته باشی یه دهن خوندن هم کنارش خیلی میچسبه.گیتار نتیجه تحول لوت در اروپا است. لوت نیز خود تحول یافته عود (به عربی العود=چوب) و بربط است. گفته میشود زریاب نامی عود را به اندلس آورد و از آن پس این ساز دراسپانیا و دیگر مناطق اروپا رایج شد.زریاب در ابتدا در اسپانیا شروع به آموزش گیتار کرد. در آن زمان اسپانیایی ها خود سبکی غنی بنام فلامنکو داشتند که با سازهایی از جمله کاستانت، کاخون با همراهی پالماس، بایلا (رقص فلامنکو) و کانته (آواز فلامنکو) نواخته میشد.
از بزرگان:
1-فرزاد دانشمند:فرزاد دانشمند نوازنده گیتار کلاسیک، نویسنده و مترجم کتابهای آموزشی گیتار، و عضو شورای کارشناسی خانه موسیقی است. او همچنین به آهنگسازی موسیقی فیلم و تئاتر میپردازد.
2-جیپسی کینگ: این یکی و هممون میشناسیم یه گروه اسپانیایی که در چند سال اخیر کاراشون از قوی ترین کارای سال بوده .
3-لمنت: گروه آلمانی و طبیعت پرست ولی کاراشون با گیتار بی نظیر . 2تا از کاراشون هم شد نامزد بهترین آهنگ های سال اما تو این دو سال پشت سر آهنگ های جنی فر لوپز و کریستی برگ موندند.
امیدوارم خوشتون اومده باشه خدافظ
کریم اهل بیت علیه السلام
افطار كنيد از رطبِ ذكرِ حسن جان /چون بر علي و فاطمه زيبا پسر آمد
امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: هیچ بی نیازی برتر از عقل نیست و هیچ نیازمندی هم مثل نادانی نیست و هیچ وحشتی بدتر ازخودپسندی نیست، وهیچ عیشی لذت بخشترازاخلاق نیکونیست.
رفتار امام حسن مجتبی (ع) با مرد شامی ؛ مبرّد و ابن عایشه که هر دو از ادبای سرشناس عرب و مورخین به نام بودند روایت کرده اند : روزی امام حسن (ع) سوار بر مرکب در حال حرکت بود که به مردی شامی برخورد نمود . مرد شامی تا چشمش به آن حضرت افتاد شروع به لعن و ناسزاگویی کرد . امام حسن (ع) هیچ گونه عکس العملی از خود نشان نداد ، تا وقتی که مرد شامی دَم فروبست و از گفتنی های خود فارغ شد ؛ امام پیش رفت و سلام کرد و خندید و فرمود : ای شیخ ! به گمانم غریبی و شاید به شبهه در افتاده ای و از روی اشتباه این گونه برخورد نمودی ، اکنون اگر معذرت بخواهی و طلب رضایت کنی از تو راضی خواهیم شد ، اگر چیزی درخواست کنی به تو می دهیم ، اگر طلب ارشاد نمایی تو را راهنمایی و اگر بخواهی سوار مرکب شوی تو را یاری خواهیم کرد ، اگر گرسنه ای تو را سیر می نماییم ، اگر برهنه ای و نیاز به لباس داری تو را می پوشانیم ، اگر محتاج و درمانده ای تو را بی نیاز خواهیم کرد ، اگر رانده شده ای تو را پناه می دهیم ، اگر حاجتی داشته باشی آن را برآورده می کنیم ، چون ما را منزلی بزرگ و وسائلی گسترده و مالی فراوان باشد ، اگر بار خود را به منزل ما فرود آوری و تا وقت برگشتن به شهر و دیارت میهمان ما باشی برای تو بهتر است ؛ آن مرد شامی با این عکس العمل امام حسن مجتبی (ع) در مقابل آن همه ناسزاگویی خود ، به گریه افتاد و گفت : شهادت می دهم تو خلیفة خدا در روی زمین هستی و خدا خود بهتر میداند مقام رسالتش را در چه جایی قرار دهد ، همانا تو و پدرت تا قبل از این مبغوض ترین خلق در نزد من بودید ، اکنون محبوب ترین و دوست داشتنی ترین بندگان خدا در نظر من می باشد . ( بحارالانوارج43 ص344 )
سلام خیلی کوتاه عید میلاد امام حسن مجتبی علیه اسلام رو به همه عزیزان مخصوصا حضرت ولی عصر (عج) تبریک میگم
مثل همیشه یه سوال مثل همیشه هم بدون جواب
حسن یعنی چی؟
۳۰.۵.۸۹
گنج قارون
۲۹.۵.۸۹
۲۸.۵.۸۹
به کجا می رویم و چرا ؟
دیروز برام یه سوال جالب در عین حال مهم ایجاد شد بی مقدمه می گم انتقادی صرف هم نیست واقعا در موردش نگرانم هدف از راه اندازی وبلاگ چی بود قصدمون از ایجاد سایت چیه فکر کنم تا اونجایی که یادم میاد روز های اول راه اندازی هدف علمی بود می خواستیم دانشمون رو افزایش بدیم چیز هایی رو که بلدیم یا یادگرفتیم از جایی بدست اوردیم یااز هر طریق دیگه در اختیار هم دیگه قرار بدیم اینجوری نبود ؟ حالا چی شده نمیگم فایده نداشته حتما هم داشته خیلی حرف هارو که نمیشه زد رو توش زدیم یا مثلا علایقمون روبیان کردیم (با موضوعات پست ها) ولی به ضرر هاشم فکر کردیم باورکنید وقت خیلی عزیزه از ساعت هم تند تر می گذره اینکه بیام فقط یه چرخی بزنیم یه شعر یامتن عارفانه یا... بذاریم خوبه ولی به رشته وتحصیل عمرمون خیانت کردیم (حالا یه کم کمتر )به نظرم اینجوری بعد چهار پنج سال میشیم یه مدرک دار که فقط میگیم کار نیست نمیگیم چی کار کردیم که نیست باور کنید مدرک بدون علم هیچ ارزشی نداره امیدوارم سوء برداشت نشه قصد توهین نداشتم کمک کنید از عمرمون حداکثر استفاده رو ببریم
اگه راهنمایی کنید ممنون میشم
۲۶.۵.۸۹
مهریه جالب دختران علیرضا افتخاری
جالب است بدانيم که آقاي عليرضا افتخاري، خواننده خوش صداي کشورمان، مهريه دختر بزرگش را حفظ 450 غزل از حافظ شيرازي و مهريه دختر کوچکش را حفظ 16 جزء از قران کريم قرار داده است که تا کنون داماد بزرگش 350 غزل حفظ کرده و داماد کوچکش 8 جزء از قرآن کريم را حفظ کرده است.
۲۵.۵.۸۹
شهامتی به نام اعتراف
سلام به همه ی بچه های معدنی کاشان. این اطلاعیه از طرف 4 تا بچه های کلاس که این حرفا تو دلشون مونده بود نمیتونستن بگن. اطلاعیه که نه! اعتراف یا معذرت خواهی؟! خواهشا نه فحش بدید نه لعنت . این نوشته از سمت ما 4تاست . هر کسی به جای ما نظر بده دروغه و خیالش راحت باشه که نمیتونه رابطه ما 4تا رو بهم بزنه
به نام خدا
صبح دوشنبه بود اقای بنی طبا نمره های میان ترم رو زد پشت در کلاس 241 مهندسی جدید. من و امیربهادر و محمد و علیرضا نمره هامونو دیدیم . اولین بار بود که یه استاد نمره هارو با شماره دانشجویی میزد. در صدد این کار بر اومدیم که ببینیم بقیه چه نمرهای گرفتن. رفتیم داخل کتابخونه نشستیم پشت سیستم ها یکی یکی شماره دانشجویی هارو زدیم ببنیم مال کیه! از کتابخونه که اومدیم بیرون یه فکر پلید به ذهنمون رسید. قرار بر این شد که بریم لیست نمراتو بر داریم و اسم تکتک بچه هارو کنار نمره هاشون بزنیم. لیست نمرات وطی یک عملیات جانانه برداشتیم به طوری که کسی نفهمید . شیذر و دوستاش رفتن نمره هارو ببینن دیدن نبود . ما هم خودمونو زدیم کوچه علی چپ. داشتیم تو راهرو مهندسی قدم میزدیم که یهو یه فکری زد به سر علیرضا. زل زده بودیم تو چشم هم. زدیم زیر خنده. هممون میدونستیم که یه اتفاق بزرگ قراره بیوفته. علیرضا گفت: یادتونه استاد فیزیک یه امتحانی از ما گرفت. گفتیم: اره گفت تا حالا نمره هارو نزده. دوباره خندیدیم. رفتیم خوابگاه. بهادر داشت میرفت بیرون . بارون گرفته بود. فردای اون روز امتحان شیمی داشتیم .به بهادر گفتم مگه درس نداری؟ گفت: چی هست؟ گفتم راست میگی. رفت بیرون دو ساعت بعد برگشت.من تو راهرو دیدمش. یه برگه از کیفش در اورد. من بالای برگه رو خوندم . نوشته بود نمرات میانترم درس فیزیک اقای غضنفری. تمام شماره های دانشجویی در یه جدول تنظیم و تایپ شده بود و ردیف نمره ها سفید مونده بود. شکه شده بودم. میگفتم نه!!!!!!!! بهادر میگفت اره!!!!!!!! علیرضا تو کتابخونه داشت درس میخوند. دویدم پیش علیرضا برگه رو نشونش دادم اصلا درسو ول کرد اومد بیرون میگفت:ممد این کار خلافش خیلی سنگینه. گفتم: نه اون با من. دویدم پیش ممد ابراهیمی تو حموم بو مشرقی اون روز اومده بود خوابگاه بد شانسی روبروی درب حموم نشسته بود . درو باز کردیم سه تایی رفتیم حموم . تا برگه رو نشونش دادم داد زد.نمیدونم برا این بود که ما رفته بودیم تو حموم یا برای دیدن برگه! محسن مشرقی گفت چیه؟ گفتیم : هیچی. باز میخندیدیم . مشرقی شک کرد. 3تایی رفتیم تو نماز خونه خوابگاه نشستیم ببینیم چیکار کنیم . محمد ابراهیمی از حموم اومد بیرون به ما ملحق شد. قرار بر این شد اسم هرکسی که خونده میشه هر کدوم از ما 4تا بنا به نظرمون نسبت به اون فرد یه نمره بگه. بعد میانگین میگرفتیم نمره رو وارد لیست میکردیم/ ببخشید اگه کم بود/ بعضیا نمرشون منفی میشد میذاشتیم داخل قدر مطلق مثبتشو وارد میکردیم.بنا بر این شد که یکی از ما نمره ی ماکسیمم کلاس بشه . به بقیه هم نمره کمتر بدیم(یعنی برای رد گم کنی) از اونجایی که همه میدونستن بهادر تیز بازی در اورده و امتحانشو خوب داده اون برگزیده شد. قرار شد فرداش صبح زود نمره ها رو بزنیم توی برد دانشگاه قبل از امتحان.
صبح سه شنبه بود. برای اولین بار با سرویس ساعت 7 رفتیم سمت دانشگاه . همه ی بچه ها تعجب کردن که ما 4تا این موقع صبح از خواب بیدار شدیم. عجیبتر از اون اینکه دم دانشکده پیاده شدیم و سلف نرفتیم برای صبحونه. دو نفرمون حواسمون به راهرو های دانشکده بود دو نفر دیگمون نمره هارو زدند توی برد. رفتیم سلف صبحونه خوردیم بر گشتیم دیدیم همه قاطی کردند. بعضیا دم گریه بودن بعضیا متعجب و عده کمی هم خوشحال. ما از دور نگاه به صورتها میکردیم. از اتفاق امتحان شیمی هم سخت بود همه انداختند گردن نمره های فیزیک. امتحان تموم شد دیدیم همه یه حالیند رفتیم برگه رو کندیم.ظهر شد. دیدیم خانمها رفتند دم اموزش برای نمره فیزیک اعتراض بزنند. دیگه نمیدونستیم چکار کنیم؟؟؟ نهار خوردیم رفتیم مسجد دانشگاه. اوایل ترم بود با یه ترم بالایی بدتر از خودمون اشنا شده بودیم به نام ع.ن. ماجرا را با اون در میون گذاشتیم گفت برید بگید که سر کاری بوده . تصمیم گرفتیم پایین نمرات بنویسیم سر کاری بوده و بجسبونیم درب کلاس227 که ایین زندگی داشتیم. قبل از اون کلاس اضافه شیمی بود وسط کلاس بهادر رفت بیرون چسبوند و اومد خیلی استرس داشتیم. وقتی همه دیدند خودمون رو دوباره زدیم کوچه علی چپ. اما باز صورتکها دیدنی بود. جالب اینجا بود که همه میدونستند کار ما بود اما نمیتونستند ثابت کنند. این بود که در صدد بر اومدیم که 4تایی اعتراف کنیم که این کار ما بود که این وبلاگ راهی برای تحقق پیدا کردن این کار ما شد . برای شما بچه های کلاس عبرت شد که دیگه زود حرف کسیو باور نکنید برای خودمون هم درس عبرت شد که: چرا عاقل کند کاری که باز ارد پشیمانی؟! خلاصه اینکه حلالمون کنید قول میدیم که اگه دیگه شرایط پیش نیمد تکرار نکنیم . به خدا همش تقصیر شیطونه
۲۴.۵.۸۹
ای حَرمَت ملجأ در ماندگان دور مران از در و ، راهم بده
ای گل بی خار گلستان عشق قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم اِذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حَریمت به مَثَل کهرباست شوق وسبک خیزی کاهم بده
تاکه ز عشق تو گدازم چو شمع گرمی جان سوز به آهم بده
لشگرشیطان به کمین من است بی کسم ای، شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من با نظری ، یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطا بخش همه عالمی جمله ی حاجات مرا هم بده
۲۳.۵.۸۹
ای آزادی تو را دوست می دارم
ای آزادی
من از ستم بیزارم، از بند بیزارم، از زنجیر بیزارم، از زندان بیزارم، از حکومت بیزارم، از باید بیزارم، از هر چه و هر که تو را در بند می کشد بیزارم.
ای آزادی
چه زندان ها برایت کشیده ام ! و چه زندان ها خواهم کشید و چه شکنجه ها تحمل کرده ام و چه شکنجه ها تحمل خواهم کرد.
اما خود را به استبداد نخواهم فروخت، من پرورده ی آزادی ام، استادم علی است، مرد بی بیم و بی ضعف و پر صبر، و پیشوایم مصدق، مرد آزاد، مرد، که هفتاد سال برای آزادی نالید.
من هرچه کنند، جز در هوای تو دم نخواهم زد. اما، من به دانستن از تو نیازمندم، دریغ مکن، بگو هر لحظه کجایی چه می کنی؟ نا بدانم آن لحظه کجا باشم، چه کنم؟ …
« دکتر علی شریعتی »
۲۲.۵.۸۹
۱۹.۵.۸۹
برگشتیمووووووو
واسه همگی هم دعا کردیم . خوش باشید
راستی همه ما تو این دنیا مسافری بیش نیستیم روزه هم بر مسافر واجب نیست
رمضان خوش
۱۸.۵.۸۹
ناهار خوری
نامه عاشقانه خيلي جالب حتما بايد تا آخر بخوني
نامه يک پسر عاشق به دوست دخترش لطفا تا آخرشو بخونيد تا متوجه عشق پسر به دوست دخترش بشيد.
1- محبت شديدي كه صادقانه به تو ابراز ميكردم
2- دروغ و بي اساس بود و در حقيقت نفرت من نسبت به تو
3- روز به روز بيشتر مي شود و هر چه بيشتر تو را مي شناسم
4- به پستي و دورويي تو بيشتر پي ميبرم و
5- اين احساس در قلب من قوت ميگيرد كه بالاخره روزي بايد
6- از هم جدا شويم و ديگر من به هيچ وجه مايل نيستم كه
7- شريك زندگي تو باشم و اگرچه عمر دوستي ما همچون عمر گلهاي بهار كوتاه بود اما
8- توانستم به طبيعت پست و فرومايه تو پي ببرم و
9- بسياري از صفات ناشناخته تو بر من روشن شد و من مطمئنم
10- اين خودخواهي ، حسادت و تنگ نظري تو را هيچ كس نميتواند تحمل كند و با اين وضع
11- اگر ازدواج ما سر بگيرد ، تمام عمر را
12- به پشيماني و ندامت خواهيم گذراند . بنابراين با جدايي ازهم
13- خوشبخت خواهيم بود و اين را هم بدان كه
14- از زدن اين حرفها اصلا عذاب وجدان ندارم و باز هم مطمئن باش
15- اين مطالب را از روي عمق احساسم مينويسم و چقدر برايم ناراحت كننده است اگر
16- باز بخواهي در صدد دوستي با من برآيي . بنابراين از تو ميخواهم كه
17- جواب مرا ندهي . چون حرفهاي تو تمامش
18- دروغ و تظاهر است و به هيچ وجه نميتوان گفت كه داراي كمترين
19- عواطف ، احساسات و حرارت است و به همين سبب تصميم گرفتم براي هميشه
20- تو و يادگار تلخ عشقت را فراموش كنم و نمتوانم قانع شوم كه
21- تو را دوست داشته باشم و شريك زندگي تو باشم .
و در آخر اگر ميخواهي ميزان علاقه مرا به خودت بفهمي از مطالب بالا فقط شماره هاي فرد را بخوان!!!
فروغ فرخزاد
خداوندا چه می دانم چه کردم
در آن خلوتگه تاریک و خاموش
دلم در سینه بی تابانه لرزید
در آن خلوتگه تاریک و خاموش
لبش بر روی لبهایم هوس ریخت
فرو خواندم به گوشش قصه عشق
تو را می خواهم ای آغوش جان بخش
تن من در میان بستر نرم
گنه کردم میان بازوانی
به رسم گمنامي
سه هفته پيش زندگي يه جور ديگه اي شد يه جورايي رنگ جهادي گرفت اخه ميرفتم اردوي جهادي نميدونم از كجاش شروع كنم يا چي بگم اگه سوالي داشتيد بپرسيد
براي شروع يه اطلاعات كوتاهي ميدمو يه خاطره
اردو بيست و هشتم شروع شد وقرار بود سه هفته باشه آخرش هم رسما شانزدهم مرداد بود مقصد خنداب كي ميدونه خنداب كجاس
بچه ها تو دو گروه فرهنگي و عمراني فعاليت مي كردن خواهران هم بودن البته اونا فقط كار فرهنگي داشتن خب اطلاعات بسه به جاي خاطره هم يه جك بيمزه ي عمراني ميگم واقعا جديده
يه برادرا مي خاسته يه فرقون آجر پركنه آجرو با يه دستش ميگرفته مي داده دسته ديگش بعد با اون دستش مينداخته توفرقون كنارش يكي بهش ميرسه ميگه چي كار ميكني چرا از اول با يه دست اجرو تو فرقون نميندازي برادر ميگه اخه خبر نداري يكي از برادرا رفته استراحت كنه دارم جاي دو نفر كار ميكنم
از روزهاي اخر شعبان حداكثر استفادرو ببرين چهارشنبه پيش واز ماه رمضان
با اميد توفيقات هرچه بيشتر براي همه ي هم رزما وجهاديا